خانههای قوطی کبریتی، با وجود وسعت زمین
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۲۴۴۷
به گزارش خبرنگار مهر، همه عادت کردهایم داخل خانههای بلند مرتبه و برج زندگی کنیم. در اوج تراکم جمعیت؛ در حالی که خدا را شکر میکنیم توانستهایم همین چند متر را با قیمتی گزاف بخریم. در حالی که با دیدن فیلمهای قدیمی میتوان متوجه شد این است که ما در طول تاریخ در خانههای بزرگ و حیاطدار زندگی میکردیم، چیزی که امروزه به ندرت مشاهده میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این با ره با حجتالاسلام سیدمصطفی رضوی، دبیر ستاد راهبری معماری و شهرسازی حوزه علمیه گفتوگو میکنیم: «خانه باید خانهای بزرگ و حیاطدار باشد. در روایات ما مخصوصاً باب وسعت المسکن اصول کافی روایات متعدد از پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) و امام کاظم (ع) است که خانه مطلوب، خانهایست که دارای حیاط وسیع باشد؛ یعنی ساخت افقی.»
وضع قوانین برای معضل مسکن
تراکم جمعیت در شهرها فقط باعث آلودگی هوا یا ترافیک نمیشود، بلکه مشکلات بزرگتری مانند گرانی مسکن را هم به دنبال دارد. قیمت مسکن به حدی افزایش پیدا کرده است که شما کسی را نمیبینید دغدغه خانه نداشته باشد. اگر مشکلاتی که این نوع ساختوساز برای روحیات خانوادهها به وجود آورده است را در نظر بگیریم، دغدغههای مردم سر به فلک میکشد.
رضوی مشکل اصلی گرانی مسکن را حبس زمین میداند و توضیح میدهد: «اگر عرضه زمین به اندازه کافی باشد قیمت زمین شکسته میشود. الان حبس زمین به قوانین ما کمک میکند مثل شهرداری، تراکم فروشی. قوانین متضاد است، شهرداریها سودشان در تراکم فروشی است و اینکه زمین کم باشد و تراکم بفروشند. اگر زمین زیاد شد شهرداری پولی ندارد برای اینکه بتواند مشکلات خودش را حل کند؛ یعنی سیستمهای کشورمان به نحوی است که مانع جدی برای تحویل زمین است.»
یکی از مشکلاتی که مطرح میکنند بحث روبنایی (نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) است. رضوی معتقد است روبنایی یک وظیفه حاکمیتی است و دولت برای آپارتمان هم باید مدرسه، بیمارستان و خدمات آماده کند و فرقی ندارد و مشترک است. وی از مشکلات دیگر و راهحلها میگوید: «یک مشکل بحث زیرساخت و هزینهاش است که دولت میتواند تدبیر کند. من یادم است در نهاد ریاست جمهوری پیشنهاد دادم، قانون مالیات بر عوائد مسکن که از سال ۸۳ تا الان در مجلس مانده و متأسفانه تصویب هم نشده است؛ مثلاً هر خانوادهای ۳ یا ۴ بچه دارد، شما به تعداد افراد خانهات حق داری مسکن برای خودت داشته باشی و مالیاتی قرار داده نشود؛ اما اگر از ۴ تا بیشتر شد یک مالیات مؤثر مثلاً ۶۰% فرض بفرمائید، کسی که ۵ تا خانه دارد خانه پنجمش باید ۶۰% مالیات دهد.»
شاخص دسترسی به مسکن، ۱۰۹ سال!
اگر بگوییم مسکن برای مردم به رؤیا تبدیل شده است، بیراه نیست. دبیر ستاد راهبری معماری و شهرسازی حوزه علمیه آمار ناراحتکنندهای را بیان میکند: «بخاطر سوداگری در زمین و مسکن است که مردم گرفتار اجاره خانه میشوند. الان شاخص دسترسی به مسکن ۱۰۷ یا ۱۰۹ سال شده است؛ چه کسی میتواند ۱۰۹ سال زنده باشد، تازه اگر زنده ماند نمیتواند مسکن تهیه کند؛ یعنی با آن همه گرانیها و مشکلات بعدی که زمینه میشود، تقریباً یک امر محال است. اگر زمین آزاد شد و مردم خودشان توانستند با مشارکت بسازند، این کار را آسان میکند. برای اینکه هزینه ساخت خانه پایین بیاید، بنظرم موانع را باید برطرف کرد.»
رضوی ادامه میدهد: «نسل دارد از بین میرود، این خیلی مهمتر از این است بگویند مشکل ما زیرساخت است، خب زیرساخت را حل کنید. آیتالله اراکی میگوید این خیانت است، مسئولینی که با خیال راحت مردم را با پول بیتالمال در آپارتمان فرستادند. باید بفهمند که خیانت است و مشکلات را حل کنند. ما وقتی موشک هایپرسونیک میسازیم یعنی این مشکل را نمیتوانیم حل کنیم؟ قطعاً میتوانیم، لذا اینها فکر نمیکنند مشکل است، میگویند هزینهاش را نداریم و سریع صورت مسئله را پاک میکنند.»
بانکها قیمت خانه را گران کردند
برای کاهش قیمت مسکن باید مرز شهرها برداشته و به مردم زمین داده شود تا مردمیسازی صورت بگیرد. در اطراف شهرها زمینهای خالی بسیاری است که به راحتی میتوان ساختوساز انجام داد. زمینهایی که مردم میتوانند مثل گذشته خانههای حیاطدار را انجام دهند. جدای از زمینهای اطراف شهر، میتوان زمینهای داخل شهر را هم نام برد.
درحال حاضر مسکن متقاضی سرمایهای دارد؛ یعنی کسانی که نیاز به مسکن ندارند اما برای حفظ سرمایه میخرند. بانکها مصداق بارز این نوع سرمایهگذاری هستند که به بنگاهداری روی آوردند. اگر قیمت مسکن کاهش پیدا کند، این تقاضا از بین میرود. باید اقدامی صورت بگیرد که زمینهای خالی که دستگاهها دارند برای ساختوساز استفاده شود.
بند «ب» ماده ۱۰، قانون بانکداری به حدود عملیات بانکها میپردازد: «خرید اموال غیرمنقول زائد بر احتیاجات بانک مگر آنکه برای وصول طلب از مشتریان به تملک بانک درآمده باشد که در این صورت باید در ظرف دو سال به فروش برساند مبلغی که بابت اموال غیرمنقول مورد احتیاج بانک پرداخت میشود در هرحال نباید از ثلث سرمایه و اندوختههای قانونی تجاوز کند.» براساس این ماده بانکها حق بنگاه داری ندارند. در شرایط خاصی بانکها میتوانند اموال غیرمنقول داشته باشند که باید طی دوسال به فروش آن اقدام کنند؛ اما اکنون میبینیم که بانکها کار غیرقانونی انجام میدهند و کسی جلودار آنان نیست.
دبیر ستاد راهبری معماری و شهرسازی حوزه علمیه دربارۀ زمینهای خالی که در سطح شهر وجود دارند که متعلق به سازمانهای مختلف مخصوصاً بانکها است، میگوید: «بانکها فریز و قیمت خانه را گران کردند. اگر مجلس ما یک مجلس قوی باشد، قانونی وضع میکند که کسی حق نگهداری زمین ندارد. یک زمان بذارند، مثلاً منی که صاحب زمین هستم اگر ظرف ۱ الی ۲ سال نساختم باید مالیات بدهم، میشود قوانینی گذاشت که مانع از احتکار شود.»
درنهایت توسعه افقی شهرها، روند ساختوساز را سریعتر میکند. همچنین به علت تک مالکی بودن مشکلات ساخت را بسیار کاهش میدهد. درحال حاضر ما با گرانی ساعتی مواجه هستیم پس هرچه سرعت ساختوساز بالا رود، هزینههای ساخت کمتر درگیر تورم خواهد بود.
کد خبر 6075487 زهره آقاجانیمنبع: مهر
کلیدواژه: آیت الله محسن اراکی مجلس بانک مسکن وضعیت ترافیکی جاده ها بورس قیمت دلار مسکن قیمت خودرو شرکت توانیر بانک مرکزی قیمت مسکن در شهر تهران ایران وزارت نیرو وزارت راه و شهرسازی صنعت نفت سازمان هواپیمایی کشوری سازمان هواشناسی ساخت وساز بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۲۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شب عید املاکیها، روز سیاه مستاجرها
خبرگزاری مهر، گروه مجله: فصل امتحانات فقط برای دانشآموزان و محصلها ترسناک نیست. پدر و مادرهای اجارهنشین هم با نزدیک شدن به پایان بهار و سه ماه تابستان برای افزایش نرخ رهن و اجاره خانهشان دلهره میگیرند؛ نرخهایی که یک شبه سر به فلک میکشند و تا آسمان هفتم میرسند؛ بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ پاسخگویی.
اکثر خانوادههای ایرانی به ویژه آنها که صاحب فرزند مدرسهای هستند تعطیلات تابستانی را برای جابجایی انتخاب میکنند و همین موضوع باعث شده بازار بنگاههای مسکن و املاکیها با شروع گرمای تابستان داغ شود. این بازار داغ هرچند به مذاق صاحبخانهها و املاکیها خوش میآید اما مستاجران را حسابی کباب میکند.
فصل ترسناک مستاجران
«سعید» جوان سی ساله و متاهل ساکن تهران که در منطقه ۱۸ سکونت دارد در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: «یک خانه ۶۰ متری در جنوب تهران را سال گذشته با دویست میلیون رهن و چهار میلون تومان اجاره ماهانه کرایه کردم. حالا موعد قراردادم نزدیک شده و صاحبخانه میگوید باید صد میلیون به رهن و ۱ک میلیون و پانصد هزار تومان به اجاره اضافه کنم.»
این جوان که درآمد کارمندی حدود ۱۵ میلیون تومانی دارد، ادامه میدهد: «سال گذشته یک سوم از درآمدم را برای اجاره و شارژ ساختمان میدادم و تقریباً ماهی ۱۰ میلیون برای باقی قسطها و قبضها و مخارج زندگی باقی میماند. حالا قرار است ۱۰۰ میلیون به مبلغ رهن اضافه کنم! این یعنی باید سال پیش ماهی حدود هشت میلیون و سیصد هزار تومان پسانداز میکردم. چنین چیزی با این درآمد ممکن است؟»
او گلایه دارد که هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمیرسد و هیچ قاعده منصفانهای برای نرخ اجارهبها تعیین نمیشود. «با این وضعیت صاحبخانهها فقط اختیار ملک خود را ندارند. اختیار آینده ما هم دست آنهاست. صاحبخانه به من که مستاجرم فرصت زندگی نمیدهد. مستاجر باید امسال باید وام بگیرد که بتواند قراردادش را تمدید کند. سال دیگر باید پول قرض بگیرد که قسط قبلی و افزایش قیمت جدید را پرداخت کند. سال بعدی باید خانهاش را کوچکتر کند. سال بعدی لابد باید کلیهاش را بفروشد!»
«احسان» که حدوداً سی و سه ساله و ساکن شرق تهران است میگوید: «واقعیت این است که اگر زوجهای جوان در قشر متوسط تا چهار پنج سال پیش خانه نخریده باشند، احتمالاً دیگر نمیتوانند از زندگی اجارهنشینی فاصله بگیرند.»
این مرد جوان که روی ماشین کار میکند و به نظر میرسد درآمد اصلی خود را از تاکسیهای اینترنتی به دست میآورد گلایه میکند: «خانهمان هر سال کوچکتر و قدیمیتر میشود. این بار به یک خانه در طبقه سوم بدون آسانسور ناچار شدیم اما میدانید؟ نکته عجیب این است که هرچه قدر انتظارمان را کم کنیم باز هم زورمان نمیرسد. حالا هم من و هم همسرم کار میکنیم تا شاید درآمد دو نفرهمان کفاف زندگی را بدهد.»
این زوج که پنج سال است ازدواج کردهاند، فرزندی ندارند: «فکر میکردیم بعد از تمام شدن درس همسرم بتوانیم بچهدار شویم اما پیدا کردن خانه با فرزند خیلی سختتر است. خیلی صاحبخانهها مخصوصاً ملکهای کوچک زیر هفتاد متر، خانهشان را فقط به زوج بدون فرزند اجاره میدهند یا به ازای هر فرزند مبلغی به رهن یا اجاره اضافه میکنند!»
«داوود» که یکی از مستاجران مرکز شهر است در گفتگو با مهر میگوید: «صاحبخانه سرم منت گذاشته و گفته با ۴۰ درصد افزایش قیمت میتوانم قرارداد را تمدید کنم اما یک ماه دیگر، افزایش نرخ زیر ۵۵ درصد نخواهد بود.»
او که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد بنگاههای املاک را مقصر میداند: «صاحبخانه میرود از املاکی قیمت میپرسد و املاکیها از حالا قول میدهند تا یک ماه دیگر افزایش قیمتها به حدود هفتاد درصد میرسد. یک ماه دیگر شصت درصد قیمتها را بالا میبرند و اگر کسی هم چیزی بپرسد میگویند تازه قرار بود هفتاد درصد گران شود!»
او میگوید: «بازار مسکن خیلی بیرحم شده است. صاحبخانهها و املاکیها دست به دست هم دادهاند و هیچکس جلودارشان نیست. صاحبخانه من چند واحد مسکونی در تهران دارد؛ با اینکه سن و سالی ندارد و هنوز زیر پنجاه سال دارد کار نمیکند و فقط از طریق اجارهبهایی که دریافت میکند زندگیاش را میچرخاند. داشتن ملک مسکونی، تجارت شده و حالا برای خیلیها محل ارتزاق شده است. البته اقتصاد ما این روش مسموم را به زندگی مردم تزریق کرده ولی همه اینها قشر متوسط و زوجهای جوان را نابود میکند.»
مستاجران خوششانس کدامند؟
بازار مسکن به وضعیتی دچار شده که مستاجران، خودخواسته و به ناچار اجازه میدهند بر سرشان کلاه برود، همان کلاهی که تا میخواهند از دست خلاص شوند یک سال دیگر هم سر آمده و زمان تمدید قرارداد رسیده و باید خوشاقبال باشند که کلاه جدیدی که قرار است بر سرشان برود اندازهشان باشد و ناچار نباشند دنبال خانه جدید بگردند.
چرا کلاه؟ چون در این ایام سرمایهداران و صاحبخانهها و البته بنگاهها معاملات مسکن بهتر میتوانند کیسه خود را پر کنند و این جیب مستاجران است که از پسانداز ناچیز یک سال خالی میشود. چه بسا دیده و شنیده شده صاحب خانههایی منزل خود را خالی و بدون استفاده گذاشتهاند تا در پیک شلوغی به بنگاه بسپارند یا در دیوار آگهی بزنند.
قربانیان چرخه تورم، چهار دهکی هستند که دیگر نه تنها پسانداز برای خرید خودرو یا مسکن برایشان آرزو شده بلکه حتی نمیتوانند مطمئن باشند که سر موعد قرارداد، توان تمدید خانههایشان را در سال جدید دارند.
در حالی که خانههای کوچک و بزرگ زیادی در تهران و کلانشهرها خالی هستند و قانون اخذ مالیات هم نتوانسته طمع صاحبخانهها شکست دهد. در حالیکه هنوز حدود ۶۰ هزار ملک خالی وارد چرخه عرضه و تقاضا نشدهاند، بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمتها به تدریج ناچار میشوند برای زندگی حاشیهنشینی و شهرکنشینیهای اطراف شهرها را انتخاب کنند.
کلاه مستاجران پس معرکه است
«مرتضی عزتی» کارشناس اقتصادی مدتی پیش با توجه به حواشی افزایش کرایه خانه گفت: «دولت حتی اگر بخواهد هم نمیتواند اجاره خانه را کنترل کند. اجاره خانه در ایران بدون در نظر گرفتن تورم مشخص میشود.»
هرچند دولت سیزدهم قرار بود با ساخت ۴ میلیون مسکن، از سختتر شدن تهیه مسکن برای زوجهای جوان و مستاجران جلوگیری کند؛ اما زور تمام راهکارهایی که به کار بسته به تورم افسارگسیخته نرسیده است و نگاهی به بازار مسکن دست کم در تهران نشان میدهد صاحبخانهها بدون هیچ نظارت و قاعدهای، حداقل ۳۰ تا ۱۰۰ درصد اجارهببهار را افزایش دادهاند.
مسکن، به عنوان یکی از بیقاعدهترین حوزهها به دست فراموشی سپرده شده و هر از گاهی شعار یا راهکاری غیر قابل اجرا درباره آن داده میشود. برای مثال سال گذشته شورای عالی مسکن که در تاریخ بیست و چهارم اردیبهشت ماه به ریاست رئیسجمهور برگزار شد، مصوب کرد که حداکثر نرخ افزیش اجاره بها در شهر تهران ۲۵ درصد، در کلانشهرها ۲۰ درصد و در سایر شهرها ۱۵ درصد خواهد بود. اما چیزی که نگذشت که در پایان بهار و آغاز تابستان ۱۴۰۲ مستاجران با نرخهای جدیدی مواجه شدند که هیچ رد و اثری از سقف افزایش در آنها دیده نمیشد.
در حال حاضر هم علیرغم آنکه با نزدیک شدن فصل جابجایی مستاجران، بوی گس گرانی همه جا را برداشته خبری از ورود دولت و مجلس برای چارهیابی یا چارهسازی نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس در آستانه وداع از بهارستان هستند و جمع دیگری از آنها درگیر حاشیه جناحبندیهای صحن و انتخاب هیئت رئیسه شدهاند و از مسائل معیشتی مردم غافل.
کدام کاهش؟ کدام استمرار؟
با توجه به آخرین واکنشهای دولت درباه مسکن نیز به نظر میرسد نگرانی چندانی نسبت به این موضوع وجود ندارد. سوم اردیبهشت وزارت راه و شهرسازی به یک گزارش رسانهای واکنش نشان داد و در جوابیهای به تحویل ۵۰۰ هزار مسکن تاکید شده و از اقداماتی نظیر تعیین سقف اجاره بها به عنوان دستاوردهای این وزارتخانه یاد کرده است.
بعد از آن نیز در تاریخ نهم اردیبهشت، رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت ضمن «ابراز رضایت» از گزارشات مسئولان اقتصادی دولت درباره «کاهش تورم»، کنترل و کاهش رشد نقدیندگی و کاهش قیمت ارز، استمرار این روند را نیازمند کنترل و مراقبت ویژه دستگاههای مربوط دانست و در این راستا تشکیل منظم شورای اقتصاد و ستاد تنظیم بازار را ضروری دانست.
نکته قابل توجه این است که در دنیایی موازی، شرایط اجاره مسکن برای قشر متوسط و ضعیف، به ویژه در کلانشهرها به یک بحران شبیه شده است. کسی نمیتواند جلودار صاحبخانهای باشد که به ملک خود به عنوان یک کسب و کار نگاه میکند و میگوید: «این هم راه امرار معاش ماست.» سامانههای مختلف هم نتوانستهاند مقابل بنگاهها یمعاملات املاک بایستند.
در چنین شرایطی خبری از افزایش حقوق متناسب با گرانی مسکن هم نیست و کلاه کارگران و کارمندان بیش از همیشه پس معرکه است. تمام اینها باعث شده سبکهای جدیدی از زندگی در جامعه بروز پیدا کند و آگهیهای عجیب و غریب در فضای مجازی کم کم به یک موضوع عادی تبدیل شوند؛ اجاره پشتبام، اجاره زیرزمین و اجاره اتاق خواب نمونههایی از این سبک زندگی جدید است.
یک اتاق خواب ۱۲ متری در محله «یافتآباد» واقع در غرب تهران با شرایط سرویس بهداشتی مشترک، بدون پارکینگ، بدون انباری و داخل حیاط، به قیمت ۲۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره داده میشود.
صاحب یک واحد ۹۰ متری واقع در مرکز شهر تهران حوالی تئاتر شهر که زیر همکف است و پارکینگ ندارد، ۷۰۰ میلیون رهن کامل به عنوان قیمت در نظر گرفته است.
اجاره یک پشت بام مسقف در جنوب تهران هم ماهانه ۵۰۰ هزارتومان اجاره دارد و ۱۵ میلیون تومان رهن.
اینها اسمش سیاهنمایی نیست
افزایش بیقاعده و دوباره نرخ اجاره بها صدای مستاجران را در شبکههای اجتماعی حسابی بلند کرده است و برخی از آنها در پلتفرم ایکس گلایههای خود را مطرح کردهاند. آنها با مطالبه از مسوولان، خواستار رسیدگی به وضع موجود هستند.
کاربری به نام محسن نوشته است: «اجاره و رهن خانه بسیار بالا رفته است، آیا نظارتی چیزی وجود دارد؟ کی به کیه؟ دولت و مجلس کجای قصه خوابیدهاند؟»
فردی به اسم یاسر نیز با اشاره به اینکه مسوولان پاسخگو نیستند گفت: «اوضاع مسکن فاجعه شده است؛ اما مسوولین حاضر به پاسخگویی نیستند. من تا تیر فرصت دارم اما صاحب خانه تماس گرفته و اجاره و رهن را بالا برده است. خب ما از کجا بیاوریم؟ درست است صاحب خانه خرج دارد اما درآمد من مستاجر پس چی؟»
یک حساب کاربری به اسم مسعود از اضطراب نزدیک شدن به ماه قرار داد نوشته است: «کم کم روزهای طلایی (کمرشکن) جا به جایی مستاجران نزدیک میشود. کاش مسوولین فکری هم به حال مستاجران و ساماندهی اجاره خانهها میکردند. واقعاً این چندماه برای مستاجران روزگار پر استرسی است. بنگاهداران که عامل اصلی گرانی مسکن هستند همیشه به نفع.... موضع میگیرند.»
گروهی نیز از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی اجاره خانهها گفتند و سفره دلشان را باز کردند. کاربری در این باره نوشت: «اجاره خانهها دارد کمر مستاجرها را میشکند. حرف هم بزنیم میگویند یک محله پایینتر برو. تحمل این وضع خیلی سخت است.»
شهاب گفت: «صاحب خانهمان واحد ما را برای فروش گذاشته و به من هم گفت دنبال خانه باشم.الان رفتم بنگاه تا قیمت خانهها دستم بیایید الان فقط میتوانم بگویم چه جالب! ۸۰ متر خانه قدیمی ساز را ۲۰۰ میلیون تومان پیش و ماهی ۱۸ میلیون اجاره گذاشتهاند. همان منطقه ۱۸ ای که آقا رییسی تشریف آورده بودند.»
کاربر دیگری به نام مستور نوشت: «اجاره خانه را با درآمد و حقوقها که میسنجم، مستاجر نه تنها جای پیشرفت ندارد بلکه حق زندگی هم ندارد…»
نوید گفت: «قرارداد خانه را تمدید کردم. تا امسال ده تومان اجاره خانه میدادم؛ از اردیبهشت باید ۱۵ تومان بدهم. تازه از صاحب خانه هم بابت انصافش ممنون هستم اما حقوق من چند درصد افزایش داشته است؟ بله، ۲۰ درصد.»
مصطفی هم یادآوری کرد که با قیمتهای رهن و اجاره کنونی چند سال قبل میشد خانه خرید. او گفت: «وضعیت قیمت خانه برای اجاره افتضاح شده است به گونهای که با قیمت ودیعه اجاره خانه در هر منطقه کمتر از ۵ سال پیش میتوانستی خانه بخری.»
کاربر دیگری به نام محمدرضا نوشت: «برای اجاره یک واحد ۷۱ متری ده سال در محله مشیریه (جنوب شرقی) تهران، شما باید ۱۸۰ میلیون پول پیش جور کنید و ماهانه ۹ میلیون تومان پول اجاره بدهید. حقوق یک کارگر حدود ۱۳ میلیون تومان است. رفت و آمد، خورد و خوراک، بهداشت و درمان و… چه میشود.» این کاربر در یک پینوشت تاکید کرد: «اینها اسمش سیاهنمایی نیست!»
یک حساب کاربری دیگر به اسم آذر نوشت: «ما اقشار پایین و کارمند و مزدبگیر و کارگر، هر سال از یک آرزویمان کم کردیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. از خانه و ماشین شروع شد؛ تا طلای عروسی و اجاره خانه کوچکتر و جهار کمتر.»
سیاست فرزندآوری؛ معیشت فرزندنیاوری
با توجه به آنچه کارشناسان و سیاستگذاران کشور اعلام کردهاند، خانوادههای ایرانی به ویژه زوجهای جوانی که فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، باید به فرزندآوری تشویق شوند. میانگین سنی جمعیت کشور در وضعیت نگرانکنندهای است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور در راستایی باشد که سیر نزولی جمعیت جوان کشور را متوقف کند.
اما به نظر میرسد شرایط معیشتی فعلی به ویژه در کلانشهرها اوضاع را به سمتی میبرد که زن و شوهر هر دو ناچارند برای گذران زندگی شاغل باشند و باز هم آخر ماه هشتشان، گروی نهشان باشد. هرچند فرزندآوری صرفاً به اقتصاد مربوط نیست و ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در بر دارد اما نمیتوان انکار کرد شرایط معیشتی تاثیر قابل توجهی بر این موضوع دارد.
کد خبر 6092323